محل تبلیغات شما
همیشه مطالبی درباره خانواده میگم که درواقع از وابستگی عمیق خودم نشات میگیره. مثل رعایت اون فاصله از کانون گرم تا نسوزی و این صحبتا . چون وقتی خیلی کنارشونم دیگه دور شدن سختم میشه . همه ی اونها و به ویژه محمدرضا دلشون میخواد من خونه باشم چون به مراتب احساس برادرم از احساس خودم برام مهمتره میرم پیشش. چون وقتایی که بابا مریضه و مامان قاطی کرده و مهدی بابت یه چیز بیخود گریه میکنه واسش سخته تنها فرد آروم باشه و مدیریت کنه.

اَبَرمن (من به همون معنایی که توی فارسی میشناسیم)

عشق پیرانه سرم نمیرود از دل من

دوباره همون موضوع با موضعی متفاوت

چون ,مامان ,قاطی ,کرده ,بابت ,مهدی ,که بابا ,وقتایی که ,چون وقتایی ,پیشش چون ,بابا مریضه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

afsaneye1900 معلم